نیش

مورچه منوگزیده نه یک جاودوجا رو،خیلی اذیتم.کناردخترروزمین میخوابم وچندروزپیش درحالی بیدارشدم که یه تجمع مورچه .اونم ازاون سرحال هاوجون داراشون کنارم دیدم.یکیشون که شلوارخوشگل قرمزمو جویده بود وپامونیش زده بود.مثل چسبم به پام چسبیده بود.

نمیدونم چراامسال انقدر حشره توخونمون پیداشده.یه پروانه های خیلی کوچیک سیاه هم تواشپزخونه مشغول رشدونموبودن که تاشدباهاشون مداراکردم ولی داشتن زیادتکثیرمیشدن که دیگه گاهی باجاروبرقی میخورمشون

کلا درمورد حشرات و..سیاست بنده مداراست.تاجایی که یادم میادنه مورچه میکشم نه سوسک نه حتی اگه بشه پشه ولی دیگه ازمداراگذشته.مخصوصابامورچه هادوست بودم.حتی جای  خونشونم توخونمون بلدم.یه دفه دیدم دونفری یه دونه برنجودارن حمل میکنن بالای سرشون چه باحال.

دخترهم یه دمپایی روفرشی طرح نگین داشت دوسه تانگینای صورتی سبکش کنده شده بود.اوناروهم دم خونشون پیداکردم ولی تونبرده بودن.

پروانه هاهم فکرکنم ازبرنجای نازنینم که خراب شدن تولیدشدن.

امسال تابستون گرمی بود وکلی حشره تکثیرشد.

پاهام خیلی میخاره قرمزحتی کبودشدن ازنیش مورچه.امرورگفتم کمی عرق کاسنی بخورم بلکه خنک شم 

بگذریم

سرکاراذیتم..ولی نرفتن  هم سختی دیگه ای داره حجم کارم خیلی زیاده وگزارشاتی که ازم میخوان زیاد.هنوزم انقدرپول پس اندازنکردم که حرکتی  بزنم.

سریال دروغ های کوچک وبزرگو میبینم.آمریکایی.بازحمت ازدست دختروپدرش که برنامه های خودشونومیبینن تونستم فقط دوقسمت ببینم که بدک نبود.ولی خشونت خانگی داره

دختربادیدن مداوم سریال بالشها مارو موردعنایت خودش قرارمیده.باورکنیدالان بخش بخش شعرهای سریال داره توذهنم تکرارمیشه:مثال آهاااای لحاف دوزه لحاف دوزه..لحاف دوز لحاف دوز

فکرکنم پنجشنبه مسافرباشیم ان شااالله..

راستی جاری برام یه کیف کوچولوی خوشگل(هرچندمن رنگ توسی برای کیف  دوست ندارم)ویه اسپری بدن آورد.بازم دستش دردنکنه


نظرات 4 + ارسال نظر
لیلی سه‌شنبه 30 شهریور 1400 ساعت 16:49 http://Leiligermany.blogsky.com

اون پروانه سیاه ها برای لباس خطرناکند.یا حتی توی حبوبات لونه می سازند.قبل از این که چیزی رو نابود کنند بیرونشون کن
من مشکل عنکبوت دارم .از اون پاگنده ها.هرچی نابود می کنم بازم هستن

وای خداعنکبوت توگوشم می‌ره مواظب باشید

Zahra چهارشنبه 24 شهریور 1400 ساعت 12:18

جالبه منم این سریال تازه شروع کردم پنج قسمت دیدم. خشنه به قول شما. بد نبوده تا الان.

عه چه جالب مکالمات طولانی داره .مخصوصااون زن پرحرفه ولی درکل خوبه

پیشاگ سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 12:01

من برای کادوت خیلی خوشحال شدم خداییش
فاطمه من برعکس توام با حشرات میونم خوب نیست الانم تو خونه مورچه داریم تکو توک نمیدونم از کجا میان و من با همون تک توک هم به شدت برخورد میکنم
سفر به خیر

اخییی دلت میادبامورچه زحمت کش چنین کنی؟

غزل سپید سه‌شنبه 23 شهریور 1400 ساعت 00:52

سلام...
آخی. امان از حشرات. حالا بر عکس من به محض اینکه حشره ای وارد حریمم بشه از خشونت استفاده میکنم. البته به مورچه ها تا زمانی که مشکل ساز نشن، کاری ندارم.
سوغاتی مبارک باشه، بهتر از کفش تنگ هست خواهر. با چیزی ست کن استفاده کن


اره گذاشتم احتمالابه کسی هدیه بدم ،کوچیکم هست آخه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد