ادامه تعطیلی

این تعطیلی انگارهنوزادامه داره.این هفته هم بابت عیدفطر.

خیلی اذیت شدیم.دسته جمعی توخونه،البته سعی کردیم بیرونم بریم ولی خوب دخترم زیادکارتون دیدکه خط قرمزمنه.با کوچولوهم کم وبیش دعوامیکردن.

به بامزه خانومم دیگه نمیشه گفت تپلی،لاغرشده،یعنی معمولی شده.خداروشکر.اگه به اون چاقی چندماهگیش میموندخیلی اذیت میشدیم ومیشد.

سیزده بدر رفتیم کناردریا.همسرسبزه رودورنینداخته بود و برده بودگذاشته بودمغازه.که دسته جمعی رفتیم دریا،بندازیمش تو آب.

ساحل خیلی زیباشده بود.باصدف هاو گوش ماهیای رنگی،دفه پیش اینطوری نبود.

ولی خوب ماه رمضونه ونمیشه چیزی خوردیاجای خاصی رفت تاشب.

راستی این همه هیاهو راه انداختم ولی کلا دوروز،روزه گرفتم.

روزاول که تموم شد،آخرشب دیدم سرماخوردم،خیلیم جدی باگوش درد وگلو درد.دوسه روزی قرص خوردم وبازیه روز روزه گرفتم ودیگه این کارو بوسیدم گذاشتم کنار.هردوروزبعدافطارخیلی بداخلاق میشدم .دیگه گفتم خدامیگذره از روزش ولی بنده خدانمیگذره ازاین بداخلاقیا.

هنوزشایدم بدنم ازشیردهی وسرماخوردگی ضعیف بود.

دیگه اینکه دخترم بادخترخانم پوشیه پوش خیلی دوست شدن ،البته چی بگم من زیادنمیپسندم.خانواده خوبی هستن ولی فرهنگ ها وتربیت هامتفاوته.مخصوصارعایت بهداشتشون متفاوته.همینطوری دختره می اومد ومینشست کف راهرو وبازی میکرد.تازه پابرهنه.خوراکیشم همینطوری روزمین میذاشت وبازبرمیداشت ومیخورد.

حالادیگه جدیداگفتم فقط اسکوتربازی کنیدیادوچرخه بازی،اگه قراربه خمیربازی باشه براشون صندلی میذارم توراهرو یازیراندازمیندازم و..

یا دستمال مرطوب میدم به بچهه میگم دستاتو پاک کن بعدچیزی بخور.

مادروپدرخانومه هم هنوزخونشونن بابت تولدنوزاد.طفلی داماده

البته شایدم مشکلی نباشه.ولی من به شخصه اینطوری دوست ندارم.اتفاقا چه مادرمهربونیم داره خانومه.اهل پوشیه هم نیست،ولی مثل مادربزرگ قصه هامقنعه وچادرنمازسفیدسرشه اکثرمواقع

یه روزم رفتم دم در نی نیشونو دیدم.یه بلوز و20درهمم کادو دادم.حالانمیدونم کم بودیاخوب بود.ازاین رسمادارن یاندارن .ولی خیلی ذوق کردن واصرارمیکردن برم تو.که گفتم ایشالله دفه بعد.

خانوم پوشیه پوش الان دیگه بی روسری حتی،میاد دم در،میگن کمال هم نشین اثر داره خخخخ ،ازمن یادگرفته.البته من اکثراباشال میام دم در .ولی خوب خودش اولا باهمون چادر چاقچورش می اومد.بعدباشال اومد،الان بی حجاب،البته تازه به حالت نرمالش رسیده که به نظرم ازاولم بایدهمینطورمی بود.

دیگه اینکه هنوزدرد داره (دوماه گذشته)وخیلی حالت حامله هاراه می ره هنوز واصلاهم شکمشونمیبنده وبرعکس لباسای گشادم میپوشه.

بایه غصه ای هم میگفت سزارین کردم.میخواستم بگم توایران نوددرصدخانوماسزارین میکنن.

خونشونم هیچ فرشی نداشت،فقط یه گوشه یه سجاده بود.جدیدا برای دخترشون ،خداروشکر،دمپایی خریدن.هههه رعایت بهداشت لطفااا


غمی روی دلمه




نظرات 7 + ارسال نظر
لیمو جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 23:40 https://lemonn.blogsky.com/

متن رو خوندم و اومدم بنویسم که دیدم نوشتین یه غمی روی دلتونه. امیدوارم آب بشه و یه قطره‌ اش هم نمونه.

فدات شم عزیزم ازدعای شما

Lunacy سه‌شنبه 21 فروردین 1403 ساعت 11:30 https://lunacy.blogsky.com/

امیدوارم اون غمی که روی دلته تبدیل به شادی بشه

ممنون عزیزم.ایشالله بهترینها برای شماهم باشه

مهشید سه‌شنبه 21 فروردین 1403 ساعت 07:32

سلام عزیزم
امیدوارم غمت زودتر کم و کمتر بشه، خدا کمک کنه
چقدر خوب که کادو دادی رسم ایرانیها تو این موارد خوبه، ولی رفتارهای همسایتون چه عجیبه، دمپایی نداشتن عجیب نیست؟
عاشق ساحلم ، همیشه خوش باشید

ازدعای شما دوستم.
بابا من تو برنامه های یوتیوب هم میبینم بچه هاهمینطورپابرهنه ازخونه میان بیرون میرن حیاطی جایی
برنامه های معروفی مثل ناستیا یا دیانا وروما
اره ساحلش خاکش سفید بود باصدفای رنگی

لیلی دوشنبه 20 فروردین 1403 ساعت 15:15 http://Leiligermany.blogsky.com

چه خوب که حساس نیستن روی زمین نشستن و خاکی شدن. هم بچه راحته هم مادر

ای خواهر

دستت درد نکنه کادو بردى
بچه هاى سمت ما هم خیلی راحت رو زمین میشینن استکان. هم یاد گرفته خسته میشه ولو میشه رو زمین

والله ندیدم بیشترازبچه های مامریض شن.بلکه بچه های ما بیشترمریض بشن بااین همه رعایت بهداشتی که میکنیم

ارغوان یکشنبه 19 فروردین 1403 ساعت 22:09

سلام خوبی. اره بابا من موافقم خدا از حقش میگذره که بنده نمیگذره انشالله از سال بعد میگیری. حقیقتا من خودم تا دخترم رو حامله شم نمیگم همه رو ولی ۷۰ درصد ماه رمضون رو روزه میگرفتم. ولی بعد دخترک اصلا نتونستم... چه خوب دختر کوچولو دوست پیدا کرده. بهداشت چی بگم ببین اینجا هم اصلا نه کسی دست میشوره نه چیزی همه بچه ها ولو هستن تو خاک و شن با همون دستم خوراکی شونو میخورن. من غیر از خودم و یه دوست ایرانیم دست کسی دستمال مرطوب ندیدم که منم مدتهاست گذاشتم کنار. ولی خب دستشو میشورم جایی دسترسی باشه. خیلی نگران نباش منظورمه ماها خیلی حساسیم به نظرم. منم یه همسایه ترک دارم که دختر جوونه دم درش چند بار رفتم با اینکه دیده من تنهام ولی با حجاب کامل اومده یا خونمون هم اومد و خودم بودم فقط اصلا شالشو در نیاورد. فک رکنم مدلشونه. کادو هم کار خوبی کردی خوشحالشونم کردی و محبتتو نشون دادی. منم یه بار برای برادر دوست دخترک که دنیا اومده بود یه دست لباس گرفتم و دم خونشون دادم کلی خوشحال شدن و حتی دیدم لباس رو تن بچش کرده بود و با تشکر کرد که این کادو شماست. به نظرم تو این چیزا ما ایرانیا فقط سخت میگیریم که خوبه بده کمه زیاده مهم محبت پشتشه به نظرم و همین کافیه. غمگین نباش دوستم نیمه پر لیوان رو ببین سلامتی خودتو خانوادت بالاترین چیزه.

سلام دوست خوبم.آره دیگه روزه هامون اینطوری شدن.
تعریف این خارجیاازحجاب اشتباهه ها
چقدرشماهم کارخوبی کردی.
واقعااین خارجیاکرونا وایام قرنظینه بهداشتی ترشون نکرده؟
عجیب بود ندونستن دستمال مرطوب.پس بااین حساب نکنه منم کم کم کناربذارم

ویرگول یکشنبه 19 فروردین 1403 ساعت 20:49 http://Haroz.blogsky.com

چرا غم عزیزدلمممم؟ خیر باشه الهی
امیدوارم خیلی زود حل بشه و فقط شادی و عشق و خنده مهمون دل مهربونت باشه

جانم فسقلی که دیگه تپلی نیست واقعا چاقی برای بچه ها خیلی سخته، خدا رو شکر خودش لاغر شد.

چه خوب که دختر کوچولو دوست پیدا کرده. با این رویه یواش یواش تمیز هم می شن پس

ممنون دوست خوبم.آره دکترخانه بهداشت میگفت چاقی بلوغ زودرس هم میاره.
امیدوارممم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد