برکت

به نظرم بعضی کارها ودرامدهابابرکته بعضی بی برکت بعضی هاهم متوسط

مثلا معلمی ازشغل های متوسطه به نظرم(چون توش حق الناس زیاده)،پزشکی متوسط،صرافی بی برکت،بورس بی برکت،تولیدی لباس،شیرینی فروشی،بستنی فروشی بابرکت مثلا میگم ها ..ازنظرخودم

خودمن بی برکت ترین پولی که ازکارکردنم گرفتم پولی بودکه وقتی کارمندبورس بودم گرفتم نمیدونم قبل هم اینونوشتم  یانه ،تو6ماهی که توبورس کارکردم نه تنها پولی بهم اضافه نشدکه حتی ماشین زیرپامم فروختم وخوردخوردخرج کردم.

یعنی واقعامردم باناله ونفرین فکرکنم سهام میخریدن یامیفروختن.تازه سالی که من توبورس بودم سال93بودکه بورس تقریباروزهای خوبی داشت ،منم نه ازرانت اطلاعاتی استفاده کردم نه هیچی..هیچ سواستفاده ای نکردم ولی بالاخره صوری بودن معاملات،مثبت کردن الکی نمادها..هرچندکه توسط خودشرکتهاباشه و..به نظرم توبی برکتی کارمابی تاثیرنبود.به طوری که من همون یه مقدارسهامی که داشتمو ازاون تاریخ فروختم وتاحالاکه این همه زمان گذشته وبورس چقدررشدکرده وچقدرآدمها باهاش پولدارشدن اصلا نرفتم سمتش وازقیدش که پول صوریه وقدرت صوری گذشتم،دروغ نگم یه بارتواوج سوددهیش توسال98وسوسه شدم ولی خداروشکرهرکاری کردم کدبورسیم فعال نشد ومنم حال نداشتم تاکارگزاری برم وبی خیال شدم که الان که یادش می افتم میگم خداروشکر

حالاازبابرکت ترین درآمدم بگم.سال 91من دوباره دانشجوشده بودم ودنبال کارپاره وقت بودم،ازکارم اومدم بیرون وبه دوستان سپردم برام کارپاره وقت پیداکنن وخودمم درجستجوبودم..برادریکی ازدوستام تولیدی لباس بچه داشت به یه حسابداربرای هفته ای یک روز نیازداشت.محل کارش نزدیکای جمهوری یه پاساژ درب وداغون ازاون ساختمانهای حداقل 50،60ساله که ازهمون اولم خوب نساختنش بایه آسانسورمخوف

والله پولیم نمیدادیادمه اون سال میانگین حقوق 800،900بود.ایشون گفت من100میدم،گفتم باشه ولی به شرط اینکه منوبه دوستای دیگتون که تولیدی دارن معرفی کنید.تااون زمان من کاربازارنکرده بودم وخیلی مشتاق بودم کارهای آزادرویادبگیرم.خلاصه باارزون ترین نرم افزارکه هلو باشه ویه سری حساب کتاب بهم ریخته شروع کردم.وای چه تجربه خوبی،تازه میرفتم موجودی هارومیدیدم ،لباسهای بچه گونه خیلی لطیف وخوشرنگ.یه محیط سالم بایه سری کارگرخیلی ساده وساده دل ویه کارفرمای حلال خورکه سودزیادی هم روی کارهاش نمیکشید.

نمیدونید پولی که بهم‌میدادچه برکتی داشت اصلا خرج بی خودنمیشدتوچندماهی که باهاش کارکردم هرماه باپولش چیزمفیدی خریدم.(توجه کنیدسال91بود).انگارکه پول قدرت داشت وآدموراهنمایی میکردکه چه کنیم باورکنید..

البته مدتی بعدبه خاطردوری راه دیگه نرفتم.ولی خاطره وتجربه جالبی برام ساخت.


*خداروشکرکه حدود30درصدجمعیت واکسن زدن.حالاحتی اگه همون دوزاول هم باشه،خداکنه روزهای بهتری بیادکه ان شاالله میاد..

نظرات 2 + ارسال نظر
ویرگول پنج‌شنبه 18 شهریور 1400 ساعت 21:56

چقدر پستت رو دوست داشتم، نمی دونم چرا ولی یه جوری به دلم نشست و یاد اون موقعی که اوایل تو ایران می رفتیم سرکار افتادم.
راست می گی بعضی از کارا پولشون خیلی برکت داره خیلی

آخیی چه حیف که آدمهای خوبی مثل شماازایران رفتن..

هانیه یکشنبه 14 شهریور 1400 ساعت 21:48

سلام
چه جالب
منم اینطوری اعتقاد دارم بعضی پولا مثل بیمه وبورس اینا می اد تو دست ادم ولی انگار خیر توش نیست
بعضی پولا نمیدونم منبعش خیره یا اون ادم حلال خوره با برکته وتوی خیر و باخوشی مصرف میشه

سلام بله دقیقا منم چنین حسی دارم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد