ممنونممم

مرسی دوستای خوبم دلم گرم شدازبودنتون.

راستش دیروزیه باردیگه آزمایشمو توخونه مرورکردم.بعضی اصطلاحات انگلیسی روهم تواینترنت گوشی سرچ وترجمه کردم.دیدم اوضاعم خیلی هم بدنیست که شایدخوب هم باشه.

آخه من ازاول نوجوونی تااا زمان به دنیا اومدن دخترکم خونی داشتم که توچکاپ ۳ماهه بعدتولدش بهم گفتن رفع شده که بعدتردکترعلت رفع شدنش روشیردهی اعلام کردکه آهن خون روبالامیبره.خوشبختانه الان هم بعد۲۰ وچندسال درگیری باکم خونی دیگه کم خونی ندارم.

وموردبعدی کمبودویتامین ها .مخصوصا ویتامین د که تواین آزمایش رفع شده.مورد بعدی بیماری های خودایمنی(این جدیدبه آزمایش چکاپ اضافه شده؟یادم نمیادقبلا توچکاپ هاچنین چیزی دیده باشم یاشایددقت نکردم)

من بازهم تونوجوونی رماتیسم دوران بلوغ داشتم که باعث شدتاچندسال هردوهفته یک بار آمپول پنادربزنم که شایدبدونیدخیلی قوی ترازپنی سیلینه.الان اون روهم نرمال یعنی سالم  زده بود.خداروشکر

دیگه میمونه قندکه باتوصیه شما ودلگرمی خانوادم باید بیشتربه خودم برسم.من انقدردرگیری فکری دارم که اونطورکه بایدبرای خودم وقت نمیذارم.برای مثال میگم ازوقتی باهمسرازدواج کردیم تقریباهرروزکنارظرف غذاش یه ظرف میوه خوردشده میذارم مباداهمسرسرکارخوراکی غیرسالمی بخوره وازوقتی که دخترهم مهدکودکی شده برای اونم میذارم به علاوه ظرف خوراکی دخترکه حتما هربارترکیبی ازحداقل ۴نوع خوراکی مختلف میذارم به علاوه شیرپاکتی.اما برای خودم کمتر درواقع هیچ این کارهارونمیکنم.دروغ نگم دوهفته ای هست که برای خودم هم ظرف میوه میذارم.شیرهم کلا۴بارگذاشتم که تاحالا دوبارشو به گربه های توراه که به نظرم گرسنه بودن دادم.

خوب بایدبیشتربه جسمم احترام بذارم.حالاکه مادروهمسرم دیدندچقدرالکی قندخونم بالارفت میگن که بهت درحدنگه داشتن ۱ساعته دخترکمک میکنیم که توپیاده  روی بری که این چندروزم رفتم.

فکرکنم دخترهم منوحرص وجوش میده مثلا دیروز بالای ۲۰باررفته دستاشو باآب وصابون شسته .تازه قدش به شیرمیرسه وذوق داره ولی منوحسابی عصبی میکنه درحدی که مایع دستشویی روتموم کرد.

تازه خودش به همه تذکرمصرف کمترآب میده مثلامادرم میگه وقتی گلدوناروآب میدادم او مده بهم گفته انقدرآبوهدرنده مگه ندیدی چندوقته بارون نباریده

نظرات 4 + ارسال نظر
ویرگول یکشنبه 30 خرداد 1400 ساعت 14:57 http://Haroz.blogsky.com

خوشحالم که فکرت راحت تر شده، خود استرس و فکر و خیال بیشتر از همه باعث مریضی میشه.
اخی چه خوب که می ری پیاده روی و مامان و همسر کمکت می کنند. لطفا مواظب خودت بیشتر باش. شما مادر و همسر هستی و رکن اصلی خونه و خانواده.
وای فسقل رو ببوسید و یک فشار سفت هم بدید با اون زبون شیرینش

مرسی عزیزم که اینقدرمهربون وبه فکری
اره واقعا دخترم نعمت زندگیمه

لیلی یکشنبه 30 خرداد 1400 ساعت 13:27 http://leiligermany.blogsky.com

ای بابا قند تو این سن قابل کنترل هست با روش هایی که خودتم می دونی. بیشتر حالت هشدار داره برای سنین بالاتر که زود فهمیدی

ممنون ازتوجهت عزیزم

جانان یکشنبه 30 خرداد 1400 ساعت 01:11 http://www.lakposhtesabz.blogfa.com

عزیزم همسرمنم قند داره ، قندت اصلا بالا نیست مرزه
پیاده روی عالیه باز خداروشکر ازمایش دادی

Zahra یکشنبه 30 خرداد 1400 ساعت 00:21

خداروشکر استرستون کمتر شده و زود به فکر افتادین. منم گفته بودن دکتر چکاپ بنویسه تنبلی کردم. خوبه ازمایش بدم. چند روز پیش یه دوستم که کیک خونگی میفروشه میگفت فروشم کم شده اخیرا چون خیلیها مشکل قند پیدا کردن به خاطر کم تحرکی. چه شیرین گفته آبو هدر ندین. عزیزم به خودش بگین آب نیست دیگه گلهارو آب بدیم. کم بشور. عزیزم

آرههه بایداین چرخه روبراش تکرارکنم
نه شماهم برو .ادم وضعیت سلامتیشوبدونه بهتره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد