روزمرگی

چندروزی میشه که همسررفته.بناروبابچه هابرریخت وپاش گذاشته بودیم ولی هیچی نشده دلم تمیزی خواست.این چندوقته سعی کردم تامیشه تمیزکاری کنم هرچندکه به لحظه یانیم ساعتی بنده.

مخصوصا که عموی بچه هاازدیروزگفته میخوام بیام سربزنم.سراون هم دیروزهم امروزتمیزکاری کردیم که البته هنوزم نیومده.

خیلی اصرارکردکه چیزی بخرم.سرآخرگفتم نون سنگک اگه میشه(چون ازدوبی می اومد)همسرچندروزپیش خرید ۴تا .دونه ای ۷درهم.به پول ایران دونه ای ۱۰۰هزارتومن اگه اشتباه نکنم.اون بزرگی وکیفیتم نداشت.البته تقریباخوب بود.

چقدرجاروبرقیم اذیتم میکنه.دوزاریه .مارکش بلک انددکره۱۴۸۰وات.نمیدونم بااین همه دقت چطوراین وات هاروحساب کردن.۲۰تا اون تهش کم اومده.

دلخوشی های جدید:دخترخودش تقریبا حمام میکنه.دیگه کفشاشو تابه تا نمیپوشه.میتونه زبان انگلیسی روبفهمه وتقریبا صحبت کنه.

بامزه بااسباب بازیاش بیشترسرگرم میشه.مسافت زیادتری رو پیاده میره وگاهی میتونه بدوه.

توصحبت های ماسعی میکنه شرکت کنه و بااون زبون نامفهومش حتی نظربده.


ولی دخترخیلی گریه ایه.نمیدونم به استرس های زمان بارداری من ربط داره یانه ذاتش اینطوریه.من تقریباهیچ گریه نمیکردم توبچگیم.


پریشب یه خواب بدی دیدم ساعت ۳صبح.خواب یکی ازبچه های کامپیوتردانشگاهمون.اتفاقی برای حدود ۲۲سال پیش.چقدروقتی بیدارشدم حالم گرفته بود.کامم تلخ بود.چراذهن آدم فراموش نمیکنه؟ابن خاطرات کجای ذهن مخفین که یهو آشکارمیشن؟


پراکنده نوشتم



نظرات 5 + ارسال نظر
لیلی جمعه 18 اسفند 1402 ساعت 17:49 http://Leiligermany.blogsky.com

فکر می کنم ترفند بچه ها برای رسیدن به خواسته شون گریه است. البته که بعضی حساس ترند و به ازای هر تغییر غیر منتظره ای اشک ها سرازیر می شود.
خونه ی بچه دار تمیزکاری نمی خواد چرا قانون بچه داری رو زیرپا می داری

افرین به طرزتفکرشما.دلم میخوادبیام خونتون مهمونی ببینم درچه حدتمیزه

لیمو پنج‌شنبه 17 اسفند 1402 ساعت 23:50

اتفاقا بنظرم گریه کردن بهتر از اینه که حرف رو توی دلش نگه داره. بچه هایی که درباره ناراحتیشون صحبت نمیکنن و چیزی بروز نمیدن خیلی نگران میکنن آدم رو.

راست میگی ولی این یه کم نازک نارنجی هم هست

تراویس بیکل پنج‌شنبه 17 اسفند 1402 ساعت 17:19 https://travisbickle2.blogsky.com/

نه وبلاگم رو ندادن.
این یه وبلاگ جدیده

سلام فاطمه جان
خدا قوت تنهایی دارى بچه دارى مى کنى
اى بابا نون ها بیات شد که بگو زود تر بیاره

ماشالله به دختر بزرگت بچه ها خیلی باهوشا

اى جانم به بامزه
واى چقدر از حس بعد دیدن خواب بد بدم میاد
ان شالله دیگه هیچ وقت خواب هاى اینجورى نبینى

ممنون عزیزم.نون های اینجاروکه داد.ازممزرم خریده بود.آره خواهر.
ممنون خداروشکرخیلی به ندرت خواب بدمیبینم

تراویس بیکل سه‌شنبه 15 اسفند 1402 ساعت 21:51 https://travisbickle2.blogsky.com/

آخ آخ این خاطرات آدم رو ول نمیکنه و هی توی خواب میاد سراغ آدم

تلاش هاتون برای پسگیری وبلاگتون نتیجه داد؟البته ماانقدرگرفتاریم که هی وهی این خاطرات نمیان توخوابمون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد