روز22ام

هنوزم ماه مبارک رودوست دارم واگه میتونستم روزه هم میگرفتم.دوشب قدرهم گذشته.به اونم اعتقاددارم.شب اول تونستم کمی دعاکنم وبخونم ولی شب دوم نیلی نذاشت انقدرکه بی قراربود اول یه ساعت یه باربعدنیم ساعت یه باربعدیه ربع یه باربیدارشد وشیرخورد!تنش گرم بود وناله میکردولی تب نداشت.انگاردندونای بالاش دارن درمیان.هنوزدندونای پایینش کامل درنیومدن طفلی.غذانمیتونه بخوره ولی موز یونولیتی اسباب بازی خواهرشو حسابی ازخجالتش دراومده بود وباهمون دوتادندوناش خورد خوردش کرده بود.بلکه کمی هم خورده بود.

هردوبچه  درکمال شیطونی ودخترکوچولو درکمال حسادت هم هست.دهنم سرویس شده.همش میخوام برنامه ریزی استخریاکوه کنم ولی نمیشه البته ماه رمضان هم هست.میخوام دختروبرای اولین باربه اینجاهاببرم.حتی خودش ازچندروزپیش کوله ی کوهشم آماده کرده.دنبال عصای کوهنوردی مناسب خودشم هست.ولی نی نی شیرخواروچطورچندساعت تنهابذاریم؟

دلم میخوادبریم کلک چال به یادگذشته ی خودم و زیبایی های بهارونشونش بدم.چقدرزودزمان نشون دادن چیزهایی که دوست داشتم به دختررسید.

حتی چندساله نیاوران نرفتم.آیامثل گذشتست؟قطعا خیر 

نینی سرفه میکنه انگارچیزی توگلوشه ولی فکرکنم ازهمون دندونه.

وقتی یک ساله بشه همه چی آسون ترمیشه نه؟امیدوارم.

راستی گفتم که موهاش تازه انگارداره درمیادوپرمیشه وفرفری هم هست؟آخی موفرفری 

فردامهمون دعوت کردم.دوبرادرودارودستشون ومادر.پشیمونم ازکارم.چرامن اول دعوت کنم؟خودم باهمکاری همسردعوت کردیما ،بازپشیمونم.

باعروس اول درزاویه رفتم.حوصله توضیح ندارم ولی ناراحتم ازدستش،دیگه به خاطربرادرم چیزی نمیگم.

اوف دلم میخوادچیزی بگم..

چندروزپیش سبزی دادم دخترکوچولوپاک کنه.رفت روصندلی کودک نشست که نی نی نزنه زیردستش وخراب کاری نکنه که البته نی نی باتلاش بسیاربهش رسید وتقریباموفق شدسبزیاروبریزه.


اون وقت دخترمیگه چقدرعجیبه که آدم روصندلی کودک، سبزی پاک کنه مثل اینکه یه پزشک ،لباس فضانوردی بپوشه!

خیلی به انجام کارای خونه علاقه داره.البته اگه میلش باشه،مثلا میره خونه مادرم وکلی دستمال کشی میکنه وظرف وظروف مرتب میکنه ونپتون میکشه ولباس تامیکنه و..

اون سری مامانم باذوق میگفت دخترت چقدرکارمیکنه برام.اونم‌گفت آخه توپیری.هی من میگم زشته .دخترمیگه یعنی پیرنیست؟پیره دیگه نمیتونه کارکنه.

مامانم خیلی ناراحت میشه اگه بهش بگن پیر.مادرشوهرمم همینطور.انگارسن که میره بالاتعریف آدمم ازپیربودن عوض میشه.

مثلا کسی به من بگه دیگه جوون نیستی ومیان سالی ناراحت میشم. جوونم هنوز به چشم خودم.

راستی رفتم کلاس فوریت های پزشکی وشیرینی پزی ،اسممو تورزرو نوشتم.هردو تافعلاپربودن.

دیگه خانوم خانه دارم دیگه بایدازاین کلاسا برم

خانوم مسوول ثبت نام گفت ترم قبلیا الان درمرحله خامه کشی هستن.چندترم اومدن مثلا سفره آرایی سفره یلداروهم بلدن.


خدااا من نباید الان مشغول کارهای مالی باشم؟خامه کشی کیک آخه؟

البته گفتم شایدبریم خارجه یه شیرینی کیکی ،به صورت حرفه ای بلدباشم بپزم گلیم‌خودمونوازآب درارم.

فوریت های پزشکی هم واسه اون نوشتم.اونجاوضعیت درمانش انگارزیاداوکی نیست،کلاانگارایران وضعیت پزشکیش ازخیلی جاهابهتره.

 

درموردپرستاربایه خانوم ۵۰ساله دیگه صحبت کردم.نمیدونم‌چراکسی به دلم نمیشینه.


دیدم که امسال ،بعدوقایع پارسال،خیلیا نمازوروزه رو کنارگذاشتن.خواستم بگم خدابه هیچ ظلمی راضی نبوده.اگه کسی ظلم کرده ،به معنی رضایت خدانیست که بااون قهرکردید.البته میدونم که دل شکسته شدیدوشاید حق داشته باشید..



نظرات 5 + ارسال نظر
روشنا پنج‌شنبه 24 فروردین 1402 ساعت 12:28 https://varicose-clinic.com/

بوس به نی نی و دختر کوچولوت
موفق باشی تو برنامه هات

ممنون

ویرگول پنج‌شنبه 24 فروردین 1402 ساعت 11:50 http://Haroz.blogsky.com

وای که دلم دلم ضعف رفت برای سبزی پاک کردن فسقلی، خدااااا
به نظرم جمعه برید کوه، صبح زود تا نی نی جان خوابه. و وقتی هم بیدار بشه یکم پیش پدر جانش بمونه تا شما بیاید
واااییییی منم همیشه با این مهمون دعوت کردن درگیرم. دعوت می کنم بعد پشیمون می شم نمی دونم چرا
نمی تونی کار بگیری تو خونه انجام بدی؟ یعنی از خونه کار کنی کلا؟ البته اونم باید سخت باشه واقعا با وجود بچه کوچیک

والله همین فکرم کردیم.ولی من باماشین جدیدمیترسم تواتوبان برم و کلک چال نمیدونم رفتی یانه ازسرخیابان جمشیدیه باید تاکسی گرفت به بالا.بعدم پارکو بری بعدتازه اول کوهه.خیلی رفت وبرگشتش طول داره بیشترازدوسه ساعت.مگه بذارم پیش مامانم بازاون حوصلش وغذای کمکی دادنش بهتره.
وای خداتو هم ؟فکرکنم ازمهرماهی بودنمون باشه.اخه خاله ام که مهرماهیه هم اینطوریه
توخونه اگه کاربگیرم.مطمئنم به اندازه یه کارتمام وقت براش انرژی میذارم.مدل کارکردنم اینطوریه ولی بازبایدبه جستجویی بکنم

پیام پنج‌شنبه 24 فروردین 1402 ساعت 11:34

سلام اونایی که نماز و روزه رو کنار گذاشتن فقط دنبال بهانه بودن.وگرنه ظلم همیشه تو تاریخ بوده
آخرالزمان پر از فتنه و امتحانات نفس گیر هست و خیلی ها متاسفانه سقوط می کنن.
فصل الک شدن و جدا شدن کسانی که ایمان شون سر زبونهاشون بود و اونایی که از اعماق قلب شون ایمان آوردن رسیده.
غیر این همه اش توجیه و بهانه است ...

فاضله پنج‌شنبه 24 فروردین 1402 ساعت 11:26 http://golneveshteshgh.blogsky.com

برای لجبازی با حکومت از خدا نباید مایه گذاشت

khatoon پنج‌شنبه 24 فروردین 1402 ساعت 11:23 https://memories-engineer.blogsky.com/

سلام چه خوبه که دخترت به کار خونه علاقه داره . بچه های امروزی خیلی سخت زیربار کار خونه میرن خدا هر دوشون روحفظ کنه

ممنون عزیزم.البته دخترمنم بگیرونگیرنداره.گاهی کارمیکنه ولی همونشم خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد