ازهمه جا

ازچیزایی که منع کردمو الان مثل چی دنبالشم کدوتنبله یاهمون کدوحلوایی،چقدرتوبچگی یاحتی همین جوونی خوردنشو توسط مامانم وخواهراش مسخره کردم وهی میگفتم آخه این چی داره که میخوردیش اونم انقدربااشتها.حالادربدرشم .اون روز خونه دوستم یه دونه کوچیک تزیینیشو دیدم وشرح حال خود ،گفتم.گفت سربچه دومش اونم لبنیات نمیخورده ودکتربهش گفته بوده جای لبنیات کدوتنبل بخورکه چندین برابراوناکلسیم داره.برای منم حتما همینه که انقدرمشتاق شدم .گاهی لبنیات میخورم وگاهی نه میگم شایدهنوزبرای نی نی مضرباشه.جالبه که کلسیم داشته نمیدونستم


دیگه چی؟ دیروزمربی مهد دختربهم گفت انرژی داری که بچه هاتوبزرگ کنی؟میتونی باهاشون بازی کنی؟اون کمک مربی هم کنارش میگفت آره خداکمکش میکنه.منم میگفتم آره مگه چیه؟

 نگو دفه پیش که ازم پرسیدن چندسالته ومن گفتم ۴۰،نشستن پشت ماحرف زدن که سنش بالاست واینا.خودش گفت واسه سن وسالت گفتم،چون سنت بالاست.

یعنی انقدرناراحت شدم که نگو.یعنی ۴۰سال خیلی بالاست؟مردم توچهل سالگی بعضاهنوزازدواج نکردن.بعدم اون قدیم بودکه چهل سال بالابود نه ورزشی نه اصلاح الگوی خوردنی،ازدواج تو سن پایین وفرسوده شدن تاچهل سالگی.

کل انرژیمو گرفتن دوتایی

بعضیا واقعانبایدباهاشون گرم گرفت بایدمثل مادرای دیگه فقط بچمومیذاشتم وپس میگرفتم.البته خودشون بودن که هربارمنومیدیدن دورنی نی جمع میشدن.همینطوری اخلاقش خوبه ها ،ولی کوته فکر .حالاحتمابایدبه زبون می آوردی این حرفو؟

اولین کسی بودکه بهم گفت سن وسال داری،الان احساس خانومای جاافتاده رودارم دیگه باید لباس طوسی بپوشم ویه گوله کاموابگیرم دستم به بافتن ویه عینک نزدیک بینم به چشمام بزنم


دیگه چی؟باورکنید ازوسطای بهمن ماه که میشه فرشته های مخصوص ایران ،یه اکسیر خونه تکونی توفضا میزنن.وای همش میخوام پاشم یه جایی روتمیزکنم.ازهمون تاریخا به بعد..بااینکه مستاجرم واخرین سال بودنمون اینجاست وباخراب کاری های دخترمیخوایم دیوارارورنگ شده تحویل صاحبخونه بدیم بازدلم میخوادپاشم همه چی روبسابم.

ازخراب کاری های دختربگم دیوارکنارتابش که گچاش نیمه ریخته چون بعضا تاب بهش میخورده

.پشت دراتاق خودشو ازبالاتاپایین برچسب زده.

تودیوارپذیرایی یه آدم خیلی بزرگ بادست وپای بلندبامدادکشیده که هرچی باصابونم شستم نرفت.دیوارای اتاق خودشو بامدادشمعی کشیده بودکه باصابون پاک شدن.آهان باچسب مایع نقاشیشو یواشکی پشت دراتاق به دیوارچسبونده که کنده نمیشه و..

حال صاحبخونه رووقتی میخوادخونه روتحویل بگیره خریدارم.اونم صاحبخونه حساس ما.

 

درآخر،چه خوب که مسوولین فهمیدن اگه دم مردم رونبینن جامعه جهانی هم اونارو هیچ به حساب میاره.مثال:سفرچین،عدم برگزاری نشست توافق هسته ای و...این بایدبرای همه درس عبرت باشه.




نظرات 3 + ارسال نظر
لیلی پنج‌شنبه 4 اسفند 1401 ساعت 17:21 http://Leiligermany.blogsky.com

چه حرفا. ۴۰ سال اول سرزندگی. الان همه ی ما ۴۰ ساله ها میاییم دفاع از خودمون

واقعاا

تراویس بیکل چهارشنبه 3 اسفند 1401 ساعت 16:45 https://travisbickle1.blogsky.com/

غلط کردن اون دو تا خانم عنتر
ما نزدیک ۴۰ هستیم و هنوزم بچه نداریم

عجب

لیمو چهارشنبه 3 اسفند 1401 ساعت 12:49

چه حرف ها! همکار من هم 43 سالشونه و تازه باردار شدن. بنظرم بیشتر از سن مهمه که چه زمانی آمادگی داشتن فرزند رو داشته باشیم. همین حرفها باعث شده کلی مادر که خودشون هنوز جوونی و بچگی نکردن داشته باشیم. کاش یاد بگیریم استاندارد زندگی هرکسی فرق داره و به خودش مربوطه.
+ چه شیطووونه

ممنون ازنظرت عزیزم.البته موافقم که توایران به خاطرمشکلات مختلف سن ازدواج بالا رفته ولی انتخاب هرکسی براش محترمه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد