نه ازدور ونه ازنزدیک

احساس غم عمیق...احساس رئوفی قلب فوق العاده واشک دم مشک..احساس اینکه این بچه خیلی کوچیکه وچطورقراره این راهو بریم وبزرگش کنیم.

احساس کوچیک بودن دخترکوچولو وتوجهی که ازش خیلی کم شده ودلسوزی فوق العاده برای اون.

احساس اینکه همسرخیلی گناه داره ودلسوزی بیش ازحدبرای اون.

نمیدونم دوباره قطع ناگهانی داروهای بارداری منواینطوری کرده یا ازعوارض طبیعی زایمانه.

فراموش کردن کدملی.فراموش کردن شماره موبایل خود..حالاخوبه بیهوشیم هم یه بی حسی ازکمربوده.

نی نی کوچولو متاسفانه ازدیروززردی گرفته امروز تست دادیم ونزدیک ۱۵بود.بااسترس دکتررفتیم وگفت چون بدو تولدنداشته شایدباشیرویه داروپایین بیادو دستگاه نخواد.یادآوری خاطرات تودستگاه زردی بودن دخترک..

کم خونی شدید خودم ومورمورشدن انگشتهای دست.تورم زیادمچ پاهاو پاها..

میل شدید به غم وغصه وگریه

حساسیت های زیاددخترکوچولو هرچندکه میفهمم سعی داره خودشو مدیریت کنه ولی هنوزخودش خیلی کوچیکه..

گاهی هم شادی خیلی زیادکه بالاخره به آرزوم رسیدم وحالاتمرکزم روی کارهای دیگم مثل سلامتیم وتناسب اندامم وشایدادامه تحصیلم باشه..

هرروزکمی نرمش روشروع کردم.

نی نی کوچولو سکسکه میکنه برم کمکش

فعلا..

نظرات 2 + ارسال نظر
ترانه یکشنبه 12 تیر 1401 ساعت 14:15

عزیزم
شاید مربوط به تغییرات هورمونی باشه اگر ادامه پیدا کرد حتما با دکترت تماس بگیر

فکرمیکنم تغییرات هورمونی هم خیلی تاثیرداره..

لیلی یکشنبه 12 تیر 1401 ساعت 09:12 http://Leiligermany.blogsky.com

به سلامتی مبارک باشه قدم نی نی گل مون. فکر کنم احساسات شدید تا یک ماه طبیعی باشه. ان شالله کمک داشته باشی و بتونی یک ماه درد بعد از سزارین و درهمی ذهنی و نامنظمی خواب رو مدیریت کنی.زردی هم ان شالله چیزی نیست و برطرف میشه.اون طرف ها که هوا خوبه می تونید نی نی رو ببرید تو نور روز و آفتاب ملایم

امروزکمی بهترم..خداکنه تاماه بعدهمه چی سامون گرفته باشه.ازدعای شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد