مجددا میگم نمیدونم کیا اینجارومیخونن؟آمارگیروبلاگ ندارم.ازنظرتعدادی میگم. حدودا روزی ۵۰۰تابازدیده.
آخه چرا؟من که ضعیف مینویسم.بیچاره شماکه گیرمن افتادید.
البته اینم هست که گاهی خودمم هی وب گردی میکنم اعتیاده وزیادهم نشانه علاقه نیست.
خوب انقدر همه گفتن دارن کتاب میخونن که منم تصادفی کتاب خون شدم.البته تصادفی نبود.یه مدت تو فیلیمو ،فیلمای معروفو میدیدم.
به نظرم سانسورواینا داشت ولی نمیدونستم دیگه داستان فیلمو بالکل عوض میکنن.
مثلا من خیلی سال پیش جسته وگریخته داستان کتاب دون آرام رو میدونستم که داستان خیانت زن همسایه با پسرجوون خونه بغلیه.ولی فیلیمو نامرد اینو اینطورتغییرداده بود که زن جوان خدمتکارهمسایه است وهیچ نسبتی بااون آقاهه نداره وپسرجوان هم خواستگارشه!
دیگه من اینو به قول پور عرب برنتابیدم ودیگه بعداون هم فیلم اینچنینی ازپلتفرم هاندیدم.
تازه به دیدن فیلم بیمارانگلیسی و..که قبلا دیده بودم وکتابی ازشون نخونده بودمم شک کردم.
رفتم کتاب دون آرام روبخرم.چاپ جدید دوره ۴جلدی،دیجی تو آف گذاشته بود ،۹۵۸فکرکنمگفتم گرونه.دیجی آفو برداشت شد۱۱۵۰
دیگه یه روز خانوم کرد رو تو اون فضای سبزنزدیک خونه دیدم(وقت نشدبگم آشتی کردیم.)بایه کتاب کهنه تودستش:دنیای سوفی
فهمیدم عضو کتابخونه ایه که نزدیک خونمونه و درحرکتی که خودمم غافلگیرشدم ازهمتم،رفتم وعضو شدم واولین کتاب هم جلد ۱دون آرام روگرفتم ،گشتم نسخه قدیمی وکهنه کتابم پیداکردم.
و
دوباره کتاب خوندن چقد سخته،خیلی وقت بود کتاب دست نگرفته بودم.به زحمت خودموبه صفحه صد واندی رسوندم.بااینکه داستانش جذابه وبیشترازاون خوندن اززندگی گذشتگان چقدربرام جالبه.چقدرسختی میکشیدن طفلیاوچقدرمذهبی تربودن.چقدر طبیعت خشن تروبکرتربود و و و ..
کلا ادبیات روسیه روخیلی دوست دارم ،برخلاف روسیه کنونی ومردم کنونیش که زیاددوستشون ندارم ولی روسیه قدیم وفرهنگ وداستانهای قدیمیشونو خیلی دوست دارم.حتی پدربزرگای قدیمیشونو که ریشای بلندسفید داشتن مثل گاندولف
میخواستم ادامه بدم ولی انقدرضعف دارم نمیتونم.برم نون هاروخورد کنم وغذابپزم و چه وچه
روزه داری به روز نهم رسید.