ایران

خداروشکرکه امروز برگشتیم ایران.

بیشتربرای شادی بچه هاوسرگرم بودنشون میگم.البته خودمم کم‌کم داره دلم گرم میشه.

الانم برادرزادم که۷سالشه خونمونه ودارن باهم خاله بازی میکنن.

بامزه بعدمدتها آدمی غیرمادیده وخوشحال وسرگرمه.

وقتی خونه رودید خیلی تعجب کردوبراش جالب بودانگاربه یادش نمی اومد ومی اومد.سریع کالسکه اسباب  بازی روپیداکردویه عروسک‌جورکردوسریع شروع کردبه راه بردنش.مادری کردن ازبچگی تووجوددخترهاست انگار.دخترکوچولوهم یه دل سیرتاب بازی کرده وبااسباب بازی هایی که یادش رفته بودداره ودوباره دیده سرگرم بوده.غروبی مادرم وخانواده برادرکوچیکه اومدن بهمون سرزدن وغذاآوردن.

چقدرتنهابودم اونجا.تلفنمونم این ماه تمدیدنکرده بودیم.

کلی سوغاتی خریدم برای همه.مثلاقراربودهیچی نخرم این بار.ولی بازنتونستم خودموکنترل کنم‌.بااینکه اکثراوقتی اقوامون میرن سفرچیزی برامون نمیخرن.یااگه بخرن یه بارمیخرن وباردوم نمیخرن.ولی واقعاقیمت هامناسب بودوحیف بوداون همه چیزخوشگل خریداری وپخش نشن بین همه.

خودمم ۲تامانتو ،جلوبازو هندی.النگوی خنزپنزری،گیره سرهای باگل فلزی،یه رژ لب که حیف پول اصلارولب کشیده نمیشه.یه تی شرت دیزنی،یه تی شرت دیگه .دمپایی روفرشی و..اون لا.لوهای خریدبرای دیگران  خریدم.


غمگینم.شایدازعوارض مریضی باشه.شایدازعاقلی باشه.وقتی رسیدم دریخچالو بازکردم فقط بو میداد.درفریزروبازکردم کلش کپک شده بود.نصفشوپاک کردم نصفش مونده.رختخواب های خاک‌گرفته.تمیزکاری زیادی درپیش دارم.کمدوکشوی لباسهاموبازکردم تقریبایادم رفته بودچی دارم وچی ندارم.

هواخیلی سرده.یخه.واقعاسرده یامافکرمیکنیم،یابرامون سرده.

برم به بچه هاشام بدم.

بایدکتونی هم میخریدم.خجالت کشیدم ازهمسر،بیشتروقتهابرای خرج کردن پول خجالت میکشم.البته همینطوری هم خریدمیکنم وکارت میکشممم.الان تا برای بچه دخترداییم هم خریدکردم.همینطوریییی باخجالتتتتت


نظرات 4 + ارسال نظر
لیمو دوشنبه 4 دی 1402 ساعت 10:00 https://lemonn.blogsky.com

رسیدن به خیر. خوش اومدین.
سخت ترین قسمت همون تمیزکاریه اما در عوض فکر کنم موقع استراحت و خوابیدن یه آرامش عجیب غریب داشته باشین.

آره باورت میشه که هنوزم تمیزکاری ادامه داره؟البته دارم یه سری تغییرات میدم

نجمه یکشنبه 26 آذر 1402 ساعت 13:51 https://najmaa.blogsky.com/

به به
رسیدن به خیر خانوم
خوش بگذره بهتون
چقدر قسمت بشور و بسابش سخته :))
بابت سوغاتی ها دستت درد نکنه.انشالله صد برابرش بهت برگرده

ممنون عزیزم هنوزم خوردخورددارم میشورم ومیسابم.
ممنون از دعای خیرت ایشالله،برای شماهم

رسیدن بخیر فاطمه جان
خسته نباشی از تمیز کارى میگم در یخچال و فریزر تو باز نزاشتى ؟
البته من خاموش نمى کنم ، اما یادمه داییم تو شمال موقع برگشت که یخچال و خاموش مى کرد ، درش و حتما باز میزاشت
خرید ها مبارکت باشه براى سوغاتى هم دستت درد نکنه

سلام عزیزم ممنون.دفه پیش بازگذاشتم.اومدم لاستیکش به صداافتاده بود.
فدات شم

Lily جمعه 24 آذر 1402 ساعت 22:40

رسیدن به خیر.چه خوب کردین خرید کردین همسرتونم حتما خوشحال میشن

خوشحال که نه ولی برخوردش خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد