بچه هاباپدرشون رفتن بیرون وآبگوشت قلم (دلتون نخواد)پخته ومن درازکشیدم وشدیدا گرسنه ام و دلم میخوادبرگردن که غذاروبخوریم وازطرفیم خوشحالم ازسکوت خونه.
خداروشکربابت بارون های هفتگی که باعث نمیشه کلاس هامجازی بشن
وهواآلوده تربشه.
بقیش فردا
دیروزهمون وقت بچه هابرگشتن.دیروزوحسابی تمیزکاری کردیم.یه سری وسایل برقی آشپزخونه روکه اومده گذاشتیم برای فروش،قبل اومدن همه میگفتن خبرمون کنید ولی وقتی رسید وهمسرباقیمت براشون لیست فرستاد.اکثرا جازدن.یعنی باید مجانی یا تقریبا مفت بهشون میدادیم؟تاحالا فقط ماکروفر رومادرم شرافتمندانهبرداشته وقراره پولشو بده.
همسرم دیروزبقیشو بالای کمداجا دادوگفت زاپاس وسایلی که داریم باشن.
آهان تلویزیونم قبلا توهمون راه ونرسیده به دوست همسرفروخته بودیم که وقتی اومددادیم بهش رفت.
ازبارچینمون بگم.قبل تنش ایران و اسرا ئیل،ماباری ازچین سفارش دادیم.باراولمون بودکه مستقیم خریدمیکردیم.که اینم ازمعدود ثمرات مثبت بودنمون تواماراته که ترس خرید مستقیممون ریخت.
تاقبل اون برادرشوهر برامون خریدمیکرد وروی هر کالا کارمزدودستمزدمیگرفت،بی تعارف.بعدمیگفت هوایی ازچین براتون آوردم تاامارات،پول اونم میگرفت.بعدبایدکسی میرفت اونومی آورد.
هزینه رفت وبرگشت تاامارات هم بود تازه اگه این بین،گمرک نمیگرفتش وبارهمراه مسافرقبولش میکرد.
وقتی امارات بودم فهمیدم باری که ازچین به امارات میاد فقط به دوصورت میاد:کشتی تندرو.کشتی عادی،کشتی تندرو نهایت تایک هفته میادشایدم زودتر،اصلا هواپیمایی وجودنده.
بگذریم
توچین خریدکردیم.البته بگم بازبرادرشوهریه کمکی کرد.بعدترخیص کارایرانی توچین پیداکردیم.قرارشد چون تودوشهرمختلف بودن باربه دست ترخیص کارمابرسه و باپروازچین وقانونی بفرسته بیاد.آقا یهو جنگ شد.
پروازها لغو شد.همه چی به تاخیرخورد.اصلاگرفتاری.هرروز پیگیری
خلاصه یه کم اوضاع آروم شد.گفتن پروازهاعادی شده.اما کارمندشون اینجاهرروزیه چیزمیگفت میگفت بارتون تایلنده.آخه تایلندچرا؟بعد رفته عمان.آقا عمان چرا؟انقدراسترس کشیدیم تابالاخره خریدمون رسیداما توبه کارشدیم که دیگه فعلا حرکتی نزنیم.ولی برای تجربه اول بدنبودیه کم خم وچم کاروفهمیدیم.حالااگه یه نفرمیلیاردی خریدکرده بودچه میکرد؟بعید نبود ازاسترس بلایی سرش بیاد.
آخه چرا ما،ایرانیا،همه کارمون بایدباچالش باشه؟
امروز روزه ام.خیلی دلم میخوادهمه روزه های قضامو بگیرم ولی چی؟رواخلاقم خیلی تاثیرمیذاره.البته فعلاکه خوش اخلاقم.
اگه خوش اخلاق بمونم بقیشم میگیرم.
فیلم رازهاو دروغ ها رو دیدم.بدنبودیعنی خوب بوداما احساس کردم آخرش میتونست حرفه ای ترتموم شه.
سلام فاطمه جان
حس برادارانه و دلسوزانه در کار نبوده
خوش به سعادتت
التماس دعا فراوان 
ابگوشت نوش جونتون
یکم فامیل ها و دوستانتون پر توقع هستن
مى دونى فکر مى کنم برادر شوهرت تمام تجربیاتى که خودش این مدت داشته ، همه رو براى شما هم پیاده کرده
قبوللل باشه روزه ها
دقیقا دوستی داشتم که میگفت مشکلات زندگی عده ای رو آدم ترمیکنه وعده ای رو یاغی تر،
فامیل ودوستان مفت خرومفت برن گویا
یه دنیا ممنون فاطمه جان از راهنماییت
در مورد یک ماه باید باز بپرسم چون توی نت که سرچ کردم نوشته بود میتونی بلافاصله بیمه بیکاری بگیری . بازم باید مطمئن بشم که یک ماه را میخواد یا نه. خیلی لطف کردی عزیزم
فدات شم موفق باشی
با اینکه ندیدمتون اما دلم براتون و نوشته هاتون تنگ میشه .بوی زندگی میدن
سلام ممنون کلی انرژی خوب گرفتم ازپیامتون
سلام عزیزم. شما هم بیمه بیکاری گرفتی درسته؟؟ میشه بگی مراحلش سخت بود یا نه؟؟
سلام عزیزم برات خصوصی نوشتم.اگه به دستت نرسیده بهم بگو
آفرین به درایت و حمایتت از همسر در امور کاری، چه لذتی داره یه کار جدید رو آدم یاد بگیره و انجام بده و دبگه وابسته نباشه، بسی منم لذت بردم
دقیقا برای فروش وسایل آدم باید بی خیال آشنای نزدیک بشه. من که وسایلمو فروختم بعدا یه عده شاکی شدن که تو از ما قایم کردی فروختنی بعد من میدونم اونا اصلا وسایل منو نمیپسندن کلی هم ایراد میگیرن فقط دوست دارن بیان ببینن چه خبره چی هست چی نیست. آبگوشت هم نوش جان
ممنون عزیزم ازکل نظرخوبت.آره خداروشکرکلی سودکردیم ازاین آوردن جنس ها.
در مورد برادرشوهرت باید بگم اینکه یه نفر از برادر خودش هم کاسبی کنه و بهش دورغ بگه واقعا دور از انتظاره !!!!! چجوری میتونن واقعا؟؟؟؟
دیدم بعضا توکسایی که مهاجرت کردن این مورد دیده میشه انگارمیخوان عقب افتادگیشونو باتیغ زدن این واون جبران کنن
سلام فاطمه جان به کمکت نیاز دارم. اگه فرصت کردی پست جدیدم را بخون و مشورت بده بهم
آبگوشت قلم با آبگوشت عادی فرق داره آیا؟

مردم احتمالا منتظر بودند مجانی بدی بره همه چیزو. خوب کردی نگه داشتی برای روز مبادا، بخوای خودت توش رو بخری چند برابر باید پول بدی.
واقعا آقای برادرشوهر و کاراش مصداق هر دم از این باغ بری می رسده. لامصب سورپرایزهاش تمومی نداره.
خدا به پولتون و مالتون برکت بده که هیچ وقت نیازمند نامردش نشین
روزه هات قبول عزیزم، قابل دیدی دعام کن
توش مافقط قلم میریزیم کمترگوشت ازشب قبلشم میذاریم بپزه تاظهرفردا،تاقلم قابلیت هاشو نشون بده

ابگوشت معمولی یه صبح تاظهرکافیه.
دقیقا منتظربودن بلکه درکمین بودن
آره بدیش اینه که دستش روشد.مخصوصا برای بخش هوایی ارسال چه داستانایی سرهم میکرد.
ممنون عزیزم ان شاالله..اردعای شما.
تا متنتو خوندم دعاکردم مخصوصا برای همسرت.چون منم توموقعیت مشابه بودم..