پنجم خرداد

سلام.امروزپنجم خرداده وماه دیگه همین موقع ایشالله تولد دوسالگی بامزه خانومه.چندروزدیگه هم تولد6سالگی دخترکوچولو که شایدبراش دوچرخه بخریم.

خداروشکرکه جمعممون جمعه وخدااین جمع شادروحفظ کنه.

اول ازهمه بگم که ازفوت رییس جمهورناراحت شدم.مضطرب شدم و..

من نه رای دادم ونه عقیده سیاسیم هم سو بود.اما بالاخره رییس جمهورکشوربود.برای خیلی چیزها ومرور خیلی چیزهاتوذهنم ناراحت شدم.

اوف

چی بگم

حرف ازهرطرف زیاده

بگذرم بهتره..

خوب اینو بگم که ماشالله به بامزه خانوم .انقدرکارای جالب میکنه که نگو.بازبان بی زبونی اتفاقاتی که براش افتاده روتعریف میکنه.بیشترهم ازکلمات دادا دودو استفاده میکنه.خیلیم مهربونه وکینه ای هم نیست.دخترکوچولو مگه اگه چیزی خلاف میلش بودکوتاه میومد؟مگه فراموش می کرد؟امابامزه بایه لبخندازش میگذره

تقریباهم غذاشوسعی میکنه خودش بخوره.حتی بستنیشو البته با مقداری خراب کاری

دیگه اینکه ازوقتی اومدم باتوجه به ازشیرگرفتن بامزه،حدود۴کیلوچاق شدم.

دیگه بایدپیاده روی روشروع کنم.

سرانگشتامم رفته ازبشوروبساب.ازکسی هم کمک نمیگیرم.کسایی که توغربت حتی درحدیه زنگ ،به یادمن نبودن چرامن بایدالان ازشون کاری بخوام یاکمکی بگیرم؟همون یه زنگ روزانه روهم ازسرادب میزنم.حتی یه سربه مانزدن.هم پولشو داشتن هم موقعیتشو هم مابارهاازشون خواستیم بیاید.از فامیل من و  همسر.

حتی آرایشگاهم که رفتم دوبچه روباخودم بردم.یا باهمسرهماهنگ میکنم که اون باشه ومن اگه جای واجبی باشه برم.

اون هم همین طوردیگه نه زنگ منظمی به خانوادش میزنه نه هرروزسرمیزنه نه خریدمنظمی میکنه.ماشالله همه داراهستن.راهمونم که تقریبا دوره وداره دورترم میشه شکرخدا

خوب دیگه چی؟

دارم پرده اتاق خوابمونو اندازه میکنم برای خونه جدید.علی رغم کلی فکرو بالاپایین کردنا حداقل بایدبرای اتاق بچه هاوآشپزخونه دوباره پرده بخریم.پنجره های این خونه بزرگن وپرده هامون که ازامارات کول کردیم آوردیم بهشون نمیخورن.پرده های این خونه هم همچنین.

دیگه فکرکنم پولشم زیادشه که حالاعیبی نداره دیگه چه کنم


یه چیزدیگه من سردخترکوچولو کلی وسیله کنارگذاشتم که شایدبرای بچه بعدی استفاده شه.چهارپنج شش سال،توخونه کوچیک نگهشون داشتم که مثلاصرفه جویی شه وخریددوباره نکنم.

دیشب جک تختمونو بالازدم ببینم چیارومیشه جمع وجورکرد.یه چهارپایه کوچیک پلاستیکی که دخترکوچولوچقدروش مینشست تاحتی سه سالگی روپیداکردم که مثلاگذاشتم واسه فرزندبعدی. آوردم واسه بامزه.حتی یه طرفشم روش جانشد.اصلا نصف سایزبامزه هم نیست.کلی لباس هم به همین وضعیت دچارشدن.خواستم بگم اگه قصدآوردن فرزنددوم داریدخیلیم خوشحال نباشیدکه وسایل فرزنداولو نگه داشتید

  برم فعلا

کارزیاده

هرروزخداروشکرمیکنم


نظرات 4 + ارسال نظر
لیلی دوشنبه 7 خرداد 1403 ساعت 12:48 http://leiligermany.blogsky.com

یادم رفت بنویسم
چقدر خوشحالم که کسی هم نظر من پیدا شد. به رئیس جمهور فقید رای نداده بود ولی از فوتش خوشحال هم نبود. این مدت از بس خوشحالی و نفرت و بحث شنیدم و خوندم دیدن چهار تا جمله همسو با نظرم باعث خوشحالیم شدم. کسی که به رئیسی رای نداده و عملکردش رو هم قبول نداشته ولی از مرگش ناراحت شده

منم ازدیدن نظرت حس خوبی گرفتم.وخوشحالم که شماهم نظرمنو داری.قضاوت کردن کارسختیه.کاش خودمون راه بهتروبربم

لیلی دوشنبه 7 خرداد 1403 ساعت 12:44 http://leiligermany.blogsky.com

چقدر ما مادرها فکر اقتصادی مون تو زندگی فعاله. از نگهداری وسایل بچه برای بعدها و هم طراحی و استفاده بهینه از وسایل موجود مثل همین پرده

دقیقا

فرزانه یکشنبه 6 خرداد 1403 ساعت 07:55

تولد گل دخترات پیشاپیش مبارک باشه

ممنون دوست خوبم

Lunacy شنبه 5 خرداد 1403 ساعت 10:30 https://lunacy.blogsky.com/

تلاشش واسه غذا خوردن بدون کمک گرفتن از بقیه ستودنی هست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد